//= $monet ?>
بله، این تقدیر خودش تقریباً از شلوارش بیرون پرید تا آن مرد را بمکد. تا جایی که می توانست خود را نگه داشت. اما وقتی آن بلوند به او پیشنهاد داد که او را بفرستد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد. و به همین دلیل شفت خود را در دهان او فرو برد، اما فقط برای خیس کردن آن. و سپس احمق او فقط گریه کرد و بیدمشک را درون خود گرفت. لذتی بود که او قبلاً ندیده بود. اما حالا او هم آزاد شده بود!
خوب وای بچه ها تعطیلات دارید، تشویق کننده ها خسته هستند! این به اندازه کافی جالب است و آنها دمپایی می دهند و خوابیده می شوند. حوصله این دختران را نخواهید داشت و این افسانه را یک عمر به یاد خواهید آورد. ضربات گروهی مانند آب نبات و به اندازه کافی کافی نخواهد بود. فیلمبرداری از زوایای جالب هم استاندارد نیست، امیدوارم فیلمبردار به خودش لطمه نزده باشد. تم قمار!
بسیار ناخوشایند به نظر می رسد - یک مرد خوب تلمبه شده تمام تلاش خود را می کند و چهره خانم با یک اخم عجیب پوشیده شده است. به طور کلی مشخص نیست - آیا او از رابطه جنسی لذت می برد یا یک وظیفه ناخوشایند را انجام می دهد! و اندام خانم به خصوص آنقدر که برق نمی زند و سینه هایش و اصلاً هیچ!