//= $monet ?>
جوجه ای که روی باسنش خالکوبی کرده بود قطعا عوضی بود. لذت سه نفری با او است. سرشان را بین لبهایش گذاشتند، پاهایش را باز کردند، سیلیهایشان را روی پیشانی و گونههایش زدند - و سبزه بدش نمیآمد. خالی کردن کیسه بیضه و توپ هایش برای او لذت بخش بود. من هم میتوانستم او را در دهانش تکان میدادم - بگذار لذت ببرد! ظاهراً این اولین بار نیست که او را در یک دایره کتک می زنند، او به سختی آب دهانش را قورت می دهد. )
معلوم شد همسایه بالغ مردی ثروتمند است. من نمی توانم توضیح دیگری برای تمایل ناگهانی بلوند به رابطه مقعدی با او پیدا کنم. در واقع او هر کاری برای او انجام داد و بلافاصله مشخص می شود که او به نفع خودش تلاش می کند. او حتی یک ضربه عمیق به او می دهد.